بازم من ...
این روزا خیلی بهم نزدیکی ...
از موقع جداییمون تا به الان انقد بهم نزدیک نشده بودی...
الان دو هفته از دیدارمون میگذره ....
پ.ن: عشق، مرا دید و ضایع شد....
زنده باد هر کی هنوز یه عاشقه ...
این روزا خیلی بهم نزدیکی ...
از موقع جداییمون تا به الان انقد بهم نزدیک نشده بودی...
الان دو هفته از دیدارمون میگذره ....
پ.ن: عشق، مرا دید و ضایع شد....
تنها و بی تو اینجا
یه گوشه ای نشستم
درگیره بی کسیم
ساکتمو شکستم
چشام رو قاب عکسه
چشام روی ترانست
خوندن به یاد چشمات
همش یجور بهانست
حس خوبی ندارم
تو نیستی باز کنارم
تا این سرم رو آروم
رو شونه هات بذارم
…
نمیدونم الان تو
با کی هستی کجایی
به فکرم هستی یا نه
دروغ نگو خدایی
نمیدونم چشاتو
دوختی به چشمای کی
تو این مدت بعد من
سوختی تو به پای کی؟
تا حالا تو زندگیت غم دیدی؟
بی وفاتر از خودت هم دیدی؟
تا حالا شده دلت خون باشه؟
یا چشات همیشه گریون باشه؟
اونیکه شب تا سحر با یادش
زندگی میکنی و بیداری
تا حالا شده بگه با طعنه
میشه دست از سر من برداری؟
میشه دست از سر من برداری؟
میشه دست از سر من برداری؟
شبا وقتی که تنهایی میاد همراه دلتنگی
می پیچه باز صدای پات به روی پله سنگی
به فکر اینکه برگشتی دلم میاد به پیشوازت
خیال قامتت اینجاست، نگاهم میکنه نازت
دلم از روی نومیدی میگه اون نیست خیالاته
یه عمر که تو رو خواستم تو گفتی از محالاته
چشام لبریز اشک شوق، خوشامد بر لبم جاری
تو هم هستی و هم نیستی مثل رویا تو بیداری
یه عمره که شبه بودی شبیه آرزوی من
مثل پایان دلخواهی برای جستجوی من..
عکسامو نگاه کن ازم چی مونده ها؟
یه آدم عصبی شبیه دیوونه هام..
عکسامو نگاه کن چقدر بهم ریختم
میگفتی میمیری وقتی من یه شب نیستم
الان چی شده که دیگه خبری نی ازت
هنوزم شبا فکر میکنی به من بیشتر
یه مدته همش میرم تو خودم
چون نیستم مثل تو که هفت هشتا دورم
داشته باشم با هرکی حرفی بزنم
من دور و ورم از این آدم پلشتا پُرن
تو ام تو خیال اینی تو کدوم سفره خونه
شبا دوره هم باشید با اونکه عشقتونه
همچی آروم با اون توی فضای صمیمی
راستی نشناختم ایشون کدوم عشقتونه؟؟؟
صدات تو سرمه انقدر جیغ نکش الکی
هفتا جون داری تو رو رگات تیغ نکش الکی
انقدر بدبختی دارم که توش گم باشی
لبات کبوده از هوس ماتیک نکش الکی
چیه برخورد بهت راس میگم خب
شبا بی خواب با استرس پا میشم صبح
اینکه چرا دل تو تنوع طلبه
بهم میگفت چون آدم خاصیم خب
منی که دلم به ندیدنت راضیم شد
با همه شرایط بدت قاطی هم شد
مثل اون آدمی بودم که تهش رسیده بود
که همش دوید آخر بازی هم مرد
ولی یه روز منم میشه بکنم تلافی
باشه بخند خب منم میدونم شبا چی
در گوش اون میگی که بهت چسبیده
به اونم داری میگی عزیزم میمیرم نباشی؟
دستم پینه زده انقدر نوشتم..
چی فکر میکردم چی شد سرنوشتم
حتی تصورش سخت بود که من یه روزی
این حرفارو بزنم به عشقم
چونکه خیلی دلم پُره از دروغاش
من یه رنگ بودم ولی اون دو رو داشت
تو تقویم اتاقم همه روزا جمعه شد
دلم بدجوری میگیره غروباش
تو روم داشت بهم میگفت تکراریم
واسه موندنمم نداشت اصراریم
تا لب خودکشی منو میکشید ولی
میگفت واسه زنده بودنت نیست اجباریم
هیچ احساسیم این وسط نخواستیم باشه
منم از خدامه دوستم نداشته باشه
دوست داشت هرجا میره همه بهش نگاه کنن
آدم همیشه دنباله نداشته هاشه..
دیگه نمیتونم قید خودمو بزنم..
که میگفتی ولی به روت نمی آوردم
بوی غریبه میدادی اینو خودت نفهمیدی
تنم میلرزید وقتی کنارش میخندیدی
به اون هم مثل من میگی چقدر گرمه دستات
بوی عطر تنتو بگو به کی بخشیدی؟؟؟
واسه بدی هاتم دلم تنگه…
دلتنگ خون سردیت هنوز هستم
هرچی که میگفتی نمیشنیدم
رو تلخیات چشمامو میبستم
یادش بخیر هر بار تو میرفتی
من بر میگشتم طبق عادت هام
وقتی که خوب دنیامو میدیدم
حس میکردم هستی ولی تنهام
هرجا که حرفت میشه میخندم
تا حس کنم پشتم بهت قرصه
حتی سکوتم زجره وقتی که
یکی ازم حالتو میپرسه....
هرجور تونستی من رو رنجوندی
اما ازت خواستم که برگردی
لعنت به من که درد و دل هامو
با هرکی که میشناستت میگم
وقتی که اون دستامو میگیره
حس میکنم دستت تو دستامه
اسمش رو گاهی اشتباه میگم
اسمت هنوزم روی لب هامه
اینجا هوا هم بی تو داغونه
چیزی شبیه حس همدردی
تو سیل اشکام غوطه ور بودم
با رفتنت طوفان به پا کردی..
گذشتن از خیال تو واسم محاله نازنین
تموم لحظه های من بی تباهه نازنین
خیال میکردم دیدنت واسم همیشگی میشه
غافل از اینکه رفتنت عذاب زندگیم میشه
قلبم چه سنگین میزنه تو لحظه دلواپسی
وقت گل نی نباشه بخای ب دادم برسی ...
تو کوچه باغ آرزو عطر تنت خاطرمه
ورق ورق خاطره هات با حسرتی پیش منه
سرتو بالا بگیر چرا خجالت میکشی
بزنم ب تخته با این تریپ ک آخرشی
سرتو بالا بگیر ذول بزن توی چِشَم
یه خاب آروم ندارم بخدا سالی یه شب
من همونم ک اسمم زندگی بود توی گوشیت
سین جینت میکردم هی کجا میری ، چی میپوشی
میگفتم ساده بپوش نگاه مردم هیزه روت
ولی این حرفا واست یه مشتی خرده ریزه بود
هی گفتم تنگ و کوتاه واست کسر شانه،افته
فرهنگ بعضی چیزا خیلی مونده جا بیفته
کسی ک تو خیابون با یه اشاره وا بره
معلومه چه موزماره خوش خط و ماهره
صب تا شبت کارت شده خط چشو رژ و موچین
خیلی خوب شناختمت با یه امتحان کوچیک
خدایی دس خوش ب تو ک تونستی خیلی ساده
بگذری از مردی ک زندگیشو ب پات داده
دستاتو کی گرفته بعده این همه سال
چجوری دلت اومد؟ ایول باو دس مریزاد
بنازم سلیقتو چقد خوبه انتخابت
عکسی ک ازت دارم فرق کرده با الانت
هواتو همه جوره داشته تو این یه سال
حق میدم عوض بشی لاکردار با این اوصاف
دستاشو ول کن،اونطوری سفت نگیرش
محل سگ نذاشته به 100 تا از تو بهترینش
سنگشو نزن ب سینت بخدا خوردی هدف
وسیله ای شدی واسه رفع نیازای طرف
دستشو ول کن بسه ب دردت نمیخوره
نگرانتم ب مولا ک دارم با دلهره
ضجه میزنم بلکه حالیت شه اشتباتو
اگه پایه ش نباشی راحت یکی دیگه جاتو
میگیره واسش تو یه چش بهم زدن
ببخش ک اتفاقی امروزتو بهم زدم ....
يک سايت انگليسي اعلام کرد کاتالانها هافبک اسپانيايي مليپوش خود را در فهرست بازيکنان مازاد تيم براي فروش در فصل نقل وانتقالات تابستاني قرار دادهاند. |
سسک فابرگاس که يکي از محصولات آکادمي لاماسياي بارسلونا است، دو سال ديگر با اين تيم قرارداد دارد اما نتوانسته در سه فصل حضورش در نيوکمپ در حد و اندازه زماني که براي آرسنال توپ ميزند، بازي کند و همين باعث کم شدن محبوبيت او در نزد هواداران بارسا شده است. گروه فراواني از هواداران بارسلونا در جريان پيروزي 2- يک اين تيم برابر اتلتيک بيلبائو در روز يکشنبه فابرگاس را هو کردند تا اعتراض خود را به نحوه بازي او نشان دهند.
در همين حال سايت گل اعلام کرده که غولهاي کاتالونيا آماده دريافت پيشنهادات براي فروش فابرگاسي که پس فردا (يکشنبه) 27 ساله خواهد شد، هستند اما خود او تمايل دارد به آرسنال، همان تيمي که در سال 2011 با کلي جنجال آن را ترک کرد ملحق شود. اين سايت همچنين اعلام کرده که منچستريونايتد هم فابرگاس را زير نظر گرفته است. اين در حالي است که ديويد مويس، سرمربي تازه اخراج شده شياطين سرخ تابستان سال گذشته دو پيشنهاد مختلف براي جذب فابرگاس به کاتالانها ارائه کرد که مورد قبول واقع نشد. گفته ميشود آرسنال هنگام فروش فابرگاس به بارسلونا در قراردادي که با کاتالانها منعقد کرد بندي گنجانده که در آن مقرر شده توپچيها ميتوانند در ازاي پرداخت 29 ميليون يورو کاپيتان پيشين خود را پس بگيرند. به اين ترتيب شانس آرسنال براي جذب فابرگاس بيشتر است چرا که بارسلونا ملزم است در صورت تمايل به فروش فابرگاس پيش از همه آرسناليها را در جريان بگذارد. انتشار خبر تمايل کاتالانها به فروش فابرگاس در حالي است که او در اين فصل در 42 بازي در ترکيب اصلي کاتالانها قرار گرفته، 13 گل زده و 14 پاس گل داده است. |
اون مثل من واست پُره امیده هرجا که میشینه پزتو میده اون مثل من واست انقدر میمیره وقتی مریض میشی بغضش میگیره یا نـــه؟؟؟؟؟؟ راست بگو واقعا راست بگو واقعا.. اون بهت گیر میده که الان با کیایی دلشوره میگیره تا وقتی که بیایی حرفای نگفتتو با چشم میخونه تولدت چی یادش میمونه یانـــه؟؟؟ راست بگو واقعا راست بگو واقعا.. برگرد نگو نه نگو نه نگو نه برگرد نگو نه نگو نه نگو نه چون میدونم اون نمیتونه جای خالیمو پر کنه! قلب توام نمیتونه جز من با هیچکی سر کنه نگو نه نگو نه نگو نه نگو نه نگو نه نگو نه اون مثل من نظر میده راجع به پیرهنت یا موهاشو هر مدلی که بگی میزنه اون مثل من مهم نیست واسش آخرش چی بشه وقتی خوابی سرده پتو رو میکشه یا نه؟؟ راست بگو واقعا رو راست باش با من.. وقتی بیداری اونم بیداره بی تابه وقتی خوابت میاد بزور میخوابه اونم مثل من طعم لباتو میچشه بخاطر تو دست از خونوادش میکشه یا نه راست بگو واقعا راست بگو واقعا..
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت
تحمل گفتی و من هم که کردم سال ها اما
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت
چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی
حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت
تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من
به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
امید خسته ام تا چند گیرد با اجل کشتی
بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت
شبی با دل به هجران تو ای سلطان ملک دل
میان گریه می گفتم که کو ای ملک سلطانت
چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت
به گردنبند لعلی داشتی چون چشم من خونین
نباشد خون مظلومان؟ که می گیرد گریبانت
دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست
امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا
فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا
مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب
فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا
کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی
نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا
نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن
چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا
هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش
نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا
توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق
چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا
بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم
کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
منِ بیچاره همان عاشق خونین جگرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچهی معشوقهی خود میگذرم ....
برای مَردی که تنها رفیقش سقف و دیواره
شباشم ابری و دلگیر، اونم از دود سیگاره
یه مَرده خسته از راهه
که خستست از زمین خوردن
که سقف آرزوهاشم ، خلاصه میشه تو مُردن
نخواست باور کنه اینو ، که رسم روزگار اینه
که تنها همدم شبهاش ، یه مشت آهنگ غمگینه
که عشقش جا زد و رفتو ، از این غمگین ترم میشه
کسی که قصش این باشه
کسی که با یکم گریه با این آهنگ
سبک میشه...
آره دیوونگی کردی
ولی مردونگی اینه
که جز این سقف و این دیوار
کسی اشکاتو نمیبینه..
همش از خود گذشتن ها
که این خاصیت مَرده
که طعم شور هر اشکی
نمک گیرش نمیکرده...
پای هفت سین تک و تنها اونقدر حالم خرابه
دیگه حتی ماهی از دلتنگی اومده رو آبه
اگه میبینی که روزیِ خدا برات کمه
آخه چشممون به سکه های سفره ی همه
عید امسال خیلی سوت و کور تر از سالای پیشه
وقتی تنهایی سبزه ی عید بدجوری پژمرده میشه
میدونم سال دیگم غمگین تر از سالای قبلِ پس
آرزوی سال تحویلم همون دعای قبل ِ که خدایا..
کاری کن تو چهره ی مردممون خنده رو لب باشه
نبینیم هیچ کسی محتاجِ ، یه لقمه نون شب باشه
نزار هیشکی با غم و غصه پای هفت سین بشینه
سال تحویل خاطرات مُردشو دورش بچینه..
روزای خوبی تو راهه پر از آرامشه امسال
اگه تو پیش من باشی عجب سالی بشه امسال
نبینم فکر دیروزی نبینم رو لبت آهه
همیشه بعد هر سختی روزای خوبی تو راهه
یه حسی میگه که چشمام تو رو امسال می بینه
اگر چه انتظارت هم برای من شیرینه...
می خوام برگردی و دیگه نگی از پیش من میری
واسه من عید هر وقت که منو تحویل می گیری...
یه عمری منتظر بودم واسه روزی مثه امروز
تو هر جا هستی احساست به قلبم میرسه امروز
منم می خوام نو باشم مثل سالی که نو میشه
قراره دنیا آروم شه می دونم پیش تو میشه...
سر و سامون دادی رویامو هنوزم مست چشماتم
آخه من ک نمیفهمم چرا درگیرِ رویاتم..
یه لحظه با خودم تنهام دلم رویاتو میسازه
شدم غرق نگاهِ تو ، دلم درگیره احساسه
یه احساسی ک چشمامو با چشمات آشنا کرده
ازون روزی ک تو رفتی دلم تو این خونه دلم تنگه
دلم تنگه واسه دستات ک یک روزی تو دستام بود
دلم تنگه واسه حرفات ، واسه کارهات ک شیرین بود
تو میدونی ک اون حرفام همش از روی احساس بود
من میدونم ک اون حرفات واسم اسم یه رویا بود ...
خوابِ شیرینی ک هر لحظه منو یاد تو میندازه
الان رفتی و من تنهام ، میسازم با غم دوریت
غم دوریت چقد تلخه چقد سخت نبودِ تو
جای خالیت توی قلبم همیشه از تو مینویسم....
چرا رفتی ؟! چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم؟
به سر سودای آغوش تو دارم
خیالت گر چه عمری یار من بود
امیدت گر چه در پندار من بود
بیا امشب شرابی دیگرم ده
ز مینای حقیقت ساقرم ده
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماه تاب امشب چه زیباست
ندیدی جانم از غم ناشکیباست
چرا رفتی؟ چرا من بیقرارم
به سر سودای آغوش تو دارم
دل دیوانه را دیوانه تر کن
مرا از هر دو عالم بی خبر کن
برایم کـــف زدند
در آغوشـم گرفتند
تایید و تشویقـــم کردند که آخر فراموشت کـردم..
دیگر تا ابد بر لـبانم لبخندی تَصنـعی مهــمان است
امـا بیـنِ خودمـان باشد ،
هـنوز تنـها دلبــرکم تو هسـتی !
باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت
هنوز در من شمعی روشن است .
و من…
در انتهای غروب , نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام
تا بازتاب صداقتمان در دستان
تو تجلی کند …
بهش نگین ک من چقد دوسش دارم
برای بردن دلش کوهو رو شونم میذارم
بهش نگین دیوونه ی چشاش شدم
مستِ همه شیطونیاش ، عاشق خنده هاش شدم
اگه بفهمه عاشقم میره و پیداش نمیشه
کی میدونه عاقبت این دل زارم چی میشه ....
اگه بگم دوسش دارم قلبشو پنهون میکنه
پیش چشای عاشقم رقیبو مهمون میکنه
رفتی و بی تو دلم پر درده
پاییز قلبم ساکت و سرده
دل که میگفتم محرمه با من
کاشکی میدیدی بی تو چه کرده
با تو به هر غم سنگ صبورم
بی تو شکسته تاج غرورم
با تو یه چشمه چشمه ی روشن
بی تو یه جاده م که سوت و کورم
چشمه اشکم بی تو سرابه
خونه عشقم بی تو خراب
شادی ها بی تو مثل حبابه
سایه آه نقش بر آب
ای که به شبهام صبح سپیدی
بی تو کویری بی شامم من
ای که به رنجام رنگ امیدی
بی تو اسیری در دامم من
دیگه طاقتم کم شده
آخه دلت از سنگ شده
تو میدونی نگفته هایی که تو دلم جمع شده
تو مهربونی واسم
تویی همونی که میخواستم
تو با من بد شدی ولی من که بدتو نخواستم
تو رو بیادم میارم
تا که چشامو رو هم میذارم
بیا برگرد که به فکر یه فرصت دوبارم
واسه ی چی بی قراری
داری دست روی دست میذاری
چرا ازم دور میشی آخه مگه تو دوسم نداری
بمون و نگو که هی میرم
با فکر تو درگیرم
تو همونجوری که میخواستی در حال تغییرم
سوزوندی منو از ریشم
دیگه بیا برگرد پیشم
قول میدم هر جوری خواستی من همونجور میشم
دوری تو میده آزارم
آخه تو رو دوست دارم
نمیتونم یه لحظه ام از روی تو چشم بردارم
دلم دلتو کم داره
شب تا صبح بیداره
تو آخرین آبه از این زمستونی
نام گل یخ رو تویی که میدونی
تویی که میتونی، تو فصل سرد من
طلوع کنی با عشق، به مرز درد من
ببر منو با خود به فصل آفتابی
آشتی بده من رو با عشق و بی تابی
ببر منو با خود ای بهترین آخر
موندنِ من مرگه، ای آخرین یاور
گل یخم امّا، گریزون از سرما
بذار توی دستات آب بشم از گرما
سکوت من ، حضور غم
تو نیستی دردمو ب کی بگم؟
سقوطِ من تو داری سهم
کاش میشد مثلِ تو منم برم
برم یه جای دور ، یه جای سوت و کور
فراموشت کنم ، ازت کنم عبور
خاطراتتم دیگه نشه مرور
دیگه غم نباشه ، باشه شادی و سرور
چه راحت از عشقمون گذشتی و دبه کردی
هر چی رشته بودم چه راحت پنبه کردی
ولی بازنده من نیستم ، تویی ک باختی
همه چیزو خراب کردی وارونه ساختی
من نمیدم اعتنا ب این انتها
منم و ابتدا ، تویی و انتها
دیگه پایان قصه ست ، تویی و اشتباه
تو باعث شدی بشکنه سکوتم
تو باعث شدی حس کنم تو سقوطم
حالا کاش بودی بهت میگفتم حضورن
تو ک نیستی روز ب روز رو ب صعودم
تو باعث شدی تموم بشه رفاقت
تو کم نذاشتی برای من تو خیانت
ولی از تو ممنون ب مهران فهموندی
اشتباهه داشتن صداقت
حالا من موندمو یه دلِ پر از کینه
یه دنیا حرف ک مونده توی سینه
تورو سپردمت ب دست روزگاری
ک میدونم انتقاممو از تو میگیره
توام سر کن با لحظه هایی ک ساختی
فک میکنی پیروز شدی ولی باختی
نه ب من ، ب خودت ، تو خودتو باختی
توی راه دو نفره ، تک نفره تاختی
اون ک لحظه هامو یکی یکی ورق زد
اون ک عاشقونه تو زندگیم اومد
اون ک دستِ خالی براش یه دنیا ساختم
اونکه زندگیمو ساده پاش باختم
رفت و چشم خیسم ب جاده ها گره خورد
هر چی آرزو بود همه تو قلبم مرد
اون برام هوا بود ، نفس بریدم انگار
باورم نمیشه بگه خدانگهدار ...
نا امید و تنهاس دلی ک از تو سرده
اون ک رفته دیگه برنمیگرده ....
یکی اومد تو دنیاتو من از دنیای تو رفتم
تا اینجاشم زیادی با تو و عشقت جلو رفتم
دیگه واسم مهم نیست که نمی فهمی نگاهامو
مهم اینه که می دونم گرفته یه نفر جامو
بازم فریاد احساسم از این محدوده دورت کرد
بهت گفتم دوست دارم همین یه جمله کورت کرد
چراغ خونه خاموشه جهانم سرد و بی رنگه
اونیکه عاشقش بودم داره با من می جنگه
برو خسته شدم دیگه از این حرفای تکراری
از این خوابی که اسمشو هنوزم عشق میذاری
شاید با رفتنت بازم یه راهی پیش روم باشه
شاید یه جای این دنیا یکی منتظرم باشه
می دونم سهمم از عشقت شبای سرد و دلگیره
ولی یه روز میای پیشم که واسه عاشقی دیره
رو قاب خالی عکست
فقط اسم من و حک کن
اگه دور شدم از دستات
به زنده بودنم شک کن
که من وابسته تر میشم
تو هر ثانیه و هر روز
برام فردای تو دیره
تو رو میخوام همین امروز
می بینم دیگه بین من و تو
پل پیوندی نمونده
چون که آتیش غرورت
همه پلها رو سوزونده
نمیگم تقصیر من نیست
نمیگم من بی گناهم
فقط ای کاش میتونستی
بگذری از اشتباهم
قلبتو گذاشتی بین دو تا دستم
مثل یه دیوونه اون و شکستم
نفرین به این دستا
اگه تو غرورت منو نمیبخشه
بیا منو بشکن دلت خنک شه
هنوز تو رو میخوام
زنده زنده مرگو تجربه کردم
دیگه شده کارمو حالا دیگه هر دم میاد جلو چشمام
واسه گریه کردن خیلی دیره
راستی راستی انگار دیگه داره میره
من موندم و غمهام
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره باز منم همون دیوونه ی همیشگی
فدای مهربونیات چه مکنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود این نامه رو واست نوشت
حال من رو اگه بخوای رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا من و پیشت برسون
فدای تو! نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت رو واست بگم به آخر خط رسیدم
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی
نمی دونی چه قدر دلم تنگه برای دیدنت
برای مهربونیات نوازشات بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم به راهته
یه قلب تنها و کبود هلاک یه نگاهته
من می دونم همین روزا عشق من از یادت میره
بعدش خبر میدن بیا که داره عشقت میمیره
روزات بلنده یا کوتاه دوست شدی اونجا با کسی
بیشتر از این من و نذار تو غصه و دلواپسی
یه وقت منو گم نکنی تو دود اون شهر غریب
یه سرزمین غربته با صد نیرنگ و فریب
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیف تو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آب تو یه وقت ناغافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهد مون بمون
منم تو رو سپردم دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد من و خیالت تر شدیم
رفتیم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتره
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بد تره
غصه نخور تا تو بیای حال منم این جوریه
سرفه های مکررم مال هوای دوریه
گلدون شمعدونیمونم عجیب واست دلواپسه
مثه یه بچه که بار اوله میره مدرسه
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره؟
از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون
همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون
یادت می آد گریه هامو ریختم کنار پنجره
داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره
یادت میآد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم
امروز دیدم دیگه داری من رو فراموش می کنی
فانوس آرزوهامونو داری خاموش میکنی
گفتم واست نامه بدم نگی عجب چه بی وفاست
با این که من خوب می دونم جواب نامه با خداست
عکسای نازنینتو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی می آرم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر
مگه نگفتم چشمات رو از چشم من هیچ وقت نگیر
حرف منو به دل نگیر همش مال غریبیه
تو رفتی و من غریب شدم چه دنیای عجیبیه
زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه
دیوار خونمون پر از سایه ی غصه و غمه
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا ماله منی تا همیشه؟
دلم واست شور می زنه این دل و بی خبر نذار
تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
فکر نکنی از راه دور دارم سفارش میکنم
به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش میکنم
اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب
که هر صفحه ش قصه چند تا درده و چند تا عذاب
می گم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن
نورشونو بدرقه پکی خنده هات کنن
یه شب تو پاییز که غمت سر به سر دل می ذاره
مهران همون کسی که بیشتر از همه دوست داره
داره میلرزه دستام از نبودت داری رد میشی از تو خاطراتم
اگه تا آخرم تنها بمونم تو رویاهام هنوزم پا ب پاتم
دارم احساسمو از دست میدم ب این کابوس تو مجبورم نکردی
تقاص چیو باید پس میدادم؟؟ ک رفتی تا همیشه بر نگردی ...
نمیدونم چرا آروم نمیگیرم ، چرا بی تو نمیمیرم ....
ب خدا از همه لحظه های عمرم دیگه سیرم...
نمیدونم چرا آروم ندارم
تو حرفاتو نگفتی قبل رفتن
یه عمره گریه هام تو بغض گیره
یه خط فاصله س بین تو و من
بگو خابم یا بیدارم؟؟
تو رفتیو تورو دارم..
اگه حتی بری دست از خیالت بر نمیدارم
یه کاری با دلم کردی ک از عشق تو آشوبه
چقد خوبه تورو دیدن
ک حتی خابشم خوبه
چرا حس میکنم خابم ؟؟!
بگو بیداره بیدارم ...
چرا حتی نمیتونم سر از خاب تو وردارم؟؟
فقط میترسم از وقتی ک من از خاب تو پاشم
ببینم داشتنت خابه دوباره بی تو تنها شم .....
پر از خواب سیبه شکوفه رو شاخه
نموندی نگفتی دلم تنگ میشه آخه
دو دستامو دیگه نمیگیره دستات
چقد سخته نیستی چقد خالیه جات
نموندی ببینی ...
نموندی ببینی ...
نموندی ببینی...
غمت موندگاره تمومی نداره
یه ابری گرفته چشامو همیشه
میدونم نمیای میدونم نمیشه
تو هر لحظه ی من غمت موندگاره
دوست داشتن تو تمومی نداره
نموندی ببینی .....
نموندی ببینی ...
نموندی ببینی ....
چه لبخند سردی چه شادی سختی
نموندی ببینی ...
نموندی ببینی که عشق سرپناه شد
که این خونه روشن به خورشید و ماه شد
نموندی ببینی که قصه ورق خورد
کنارم نشسته اونکه قلبمو برد
میدونم نمیای میدونم نمیشه
واسم این حقیقت چه تلخه همیشه
بگو سرگرم چی بودی که اینقد ساکتو سردی ؟؟
خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم کردی...
ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه
چقد باید بمونم تا یکی مثل تو پیدا شه ...
تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست
تو دنیایی منی اما به دنیا اعتمادی نیست
سلام ای ناله بارون
سلام ای چشمای گریون
سلام روزهای تلخ من
هنوزم دوسش دارم
سلام ای بغض تو سینه
سلام ای آه آیینه
سلام شب های دل کندن
هنوز هم دوسش دارم
نمیدونی تو این روزا چقد حالم پریشونه
دلم با رفتنت تنگو دلم با بودنت خونه
خراب حال من بی تو نمیتونم که بهتر شم
تو دستای تو گل کردم بزار با گریه پرپر شم
یه بی نشونم تو این خزون
منو از خودت بدون ...
یه بی نشونم تو این خزون
یه بیقرارم یه نیمه جون
منو از خودت بدون....
توی خیالمم نبود روزای با تو بودنم
فکر نمی کردم که یه روز بشی تو پاره ی تنم
با تو یه دنیا عاشقم
تویی که من جون میگیرم
حتی اگه از سر شوخی بخوای بری من میمیرم
نمی تونم از تو بگذرم دارم از دست میدم تورو
دیگه اشک تو چشام نموند
واسه بدرقه بذار برو
بعد تو افسرده شدم خیلی از این دنیا پُرم
همش از وقت رفتنت شبا قرص اعصاب میخورم
دلیل دوری قسمت نیست ، خواست تو بود جدا بشیم
این همه خودخواهی تو نذاشت منو تو ما بشیم
با هر نگاه به عکس تو
خاطره هام میشن مرور
انگار نمی بینی منو چشماتو کور کرده غرور
ساز بارون و صدامون
شب تلخ گریه هامون
من به جای تو پریشون ، تو به جای منو ایوون
زیر قطره های بارون
نه به قصه می رسیدم
نه دل از تو می بریدم
به تو گریه می سپردم زتو گریه می شنیدم
مثه عاشقای امروز
♫♫♫
تو ترانه بودی و من یه صدا واسه شنیدن
یه نفس برای گریه ، یه ترانه خونه ام کم
اما عاشق اما مجنون
زیر قطره های بارون
منو این دل دیوونه ، توی تنهایی خونه
همه روزو یه گوشه میشینیم
همه هرچی گذشت و می بینیم
توی خلوت خیابون
تو هوای دوری اون
همه خاطره هارو می گردیم ، مثل خاطره ها پر دردیم
مثل خاطره ها پر دردیم
منو دل دیگه آخر کاریم
با کسی دیگه کاری نداریم
دیگه راحت و ساده یه عمرو
پای عشق کسی نمیذاریم
بی خبر ته راه و ندیدیم ، آخرش به جدایی رسیدیم
شاید هم همه تقصیر ما بود
اگه این همه ناز کشیدیم
پریشون ، دلگیرم
واسه این عشقی که نفرت از عشق و یادم میداد
از اینکه این چشمام لبریز گریه بودن تا جایی که یادم میاد
نخواستم همه ی علاقم
باعث رنجش قلب کسی که میخواستم شه
نمیخواست نه نمیخواست
حتی برای یه لحظه کسی که میخواستم ، شه
پا به دنیای کسی میذاری
که به اندازه ی من میخوادت
رد بشی یا نشی از من باید
خاطراتمون برن از یادت
همه ی دلخوشی من بودی ، حتی وقتی تورو با اون دیدم
ببین اینقد دوست دارم که ، گریه هامو به تو ترجیح میدم
تو کنار اون خوشی حرفی نیست
منو داری میکشی حرفی نیست
رفتن و بهونه کن حرفی نیست
باز منو دیوونه کن حرفی نیست
…
آینه دروغ میگه از صورت من
خستگی من واسه سردرگمیه
من به خودم میرسم این روزا ببین
رنگ جدید موم جوگندمیه
رنگ جدید موم جوگندمیه...
بیدارم و هرشب برات ترانه میشه حسم
پاییزم از اینجا بره تموم نمیشه قصم
من عاشقت موندم اگه یادت نمونه اسمم
عیبی نداره خوب من، یلدات مبارک عشقم
امشب توی آغوش کی طولانیه خنده هات
کی میتونه نگاه کنه خودشو توی چشمات
منکه یه عمره بعد تو، یلدا شده شبامو
عکسات تو آغوش منو ، اشک توی چشامو
…
ای کاش که یلدا با خودش تو رو برام بیاره
بیشتر از هرشب دل من غمگین و بی قراره
حافظ نمی خونه برام فالی به جز جدایی
یلدات مبارک، عشق من امشب کجایی