Just to prove....

زنده باد هر کی هنوز یه عاشقه ...

یلدات مبارک عشقم

بیدارم و هرشب برات ترانه میشه حسم

پاییزم از اینجا بره تموم نمیشه قصم

من عاشقت موندم اگه یادت نمونه اسمم

عیبی نداره خوب من، یلدات مبارک عشقم

 

امشب توی آغوش کی طولانیه خنده هات

کی میتونه نگاه کنه خودشو توی چشمات

منکه یه عمره بعد تو، یلدا شده شبامو

عکسات تو آغوش منو ، اشک توی چشامو

ای کاش که یلدا با خودش تو رو  برام بیاره

بیشتر از هرشب دل من غمگین و بی قراره

حافظ نمی خونه برام فالی به جز جدایی

یلدات مبارک، عشق من امشب کجایی

[ چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:, ] [ 12:57 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


خوش به حالش اون که تو روداره

اون که هرجا میری کنارته چشم از تو برنمی داره

خوش به حالش اون که باهاشی همش

انقد خوبه باهات و خوبی باهاش

حتی نمیتونی یه لحظه جداشی ازش

تو هستی باشه خوبه حالش

حتی یه شب بی تو رو جای من نیست

چشماش با تو شادن

نمیشن مثل چشای من خیس

اونم وقتی بغلش میکنی میمره از تب؟؟

اونم مثل منه خوابتو میبینه هرشب؟؟

انقد بهت فکر میکنه که بگیره سر درد؟؟

وقتی میری با التماس بگه میمره برگرد؟؟

 

همه چی خوبه چطوره وضعیتت؟؟

باهاش راحتی نمیکنه اذیتت؟؟

اونم به فکر کارات هست؟؟

واسه بچه بازیات میکنه نصیحتت؟؟

اصن حواسش بهت هست هی نگاهت کنه؟؟

میدونه ناراحت میشی چی کارت کنه؟؟؟؟؟؟؟؟

شبا حرف میزنه خوابت ببره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

صبحا زنگ میزنه که بیدارت کنه؟؟

اونم اندازه من دلش واسه تو تنگه؟؟

واسه حتی تو با خودت میجنگه؟؟

واسه لبخندت همه چی شو میده؟؟

اونم واسه همه بده با تو یه رنگه؟؟

توی جمع دوستا چی

خوبتو میگه حتی اگه بد باشی اگه لوس باشی؟؟

آرزو میکنه دوسش داشته باشی؟؟

انقد دوست داره آرزوش باشی؟؟؟؟

 

باز به هوای تو

امشبم تو خیابونا تا دمای صبح

یه نگاه قفل به ته خیابونا میاد اما یه هو

یه خاطره تو ذهنم و صدای تو

میپچه انگار یکی در میاره ادای تو

من دارم میمیرم اینجا تو این شرایطو

اونجا لبای اون روی لبای تو

اگه دستای تو توی دستای اونه

اگه اوضاع همینطور که هست بمونه

چرا نمیخوای بذاری که بی تو برم

چرا میگی دل تو هم زنده نمیمونه

 چرا نمیتونی از این بازی دل بکنی

منو میبینی و نمیتونی پلک بزنی

چرا گاهی حس می کنم تو بغل اونی و

تو فکر منی...؟؟؟؟

 

صبح تا شب خونم حالا

تو بودی میرفتیم از سر و کوله هم بالا

بی تو هم خونه سوت و کور هم کارا

باعث نمیشی که فک نکنم بارها

کجایی الان با اونم پایی

احساسی که داشتی با اونم داری؟؟؟؟

با اونم داری از اون رفتارا؟؟؟؟؟

نه بابا همون ادفارا

 

اونم وقتی بغلش میکنی میمره از تب؟؟

اونم مثل منه خوابتو میبینه هرشب؟؟

انقد بهت فکر میکنه که بگیره سر درد؟؟

وقتی میری با التماس بگه میمره برگرد؟؟

[ یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:, ] [ 21:11 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


ستاره

یه روز تو زندگیم بودی
همین جا روبروم بودی
اما آرزوم نبودی ....

فک میکردم از آسمون
باید بیاد یه روزی اون
تا آرزوم بشه تموم

یه اشتباهی کردمو
دل تو رو شکستمو
نمی بخشم خودمو

حالا پشیمون شدمو

میخوام تو باشی پیشمو
حق داری که نبخشی

شرمندتم که ستاره داشتمو
دنبال اون می گشتمو

شاکی از این بودم
که من ستاره ای ندارم

ستاره بود تو مشتمو
تکیه می داد به پشتمو
احساسشو میکشتمو

احساستو میکشتم....

 

 

[ سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:, ] [ 17:50 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


بغض آخر

آخر شبه میدونم بستی چشاتو

یکی جای منه میدونم هر کی که باتو

الان جور شده دیگه غصه نداری

منو نگاه کن چرا بستی چشاتو

آخه بی مرام اینجوری خواستی بمونی

کاش یکم وجدان داشتی بدونی

من چه حالی داشتم وقتی شبا پیشت بود

همه میگفتن فراموشش کن

ولی بوی عطر تو ول کن نبود

همون اشکی که بد شد نموند

مگه نگفتی بجز من با کسی نیستی

نمیاد تو دلت جای من هیچکی

حالا چی شد یه دفعه عوض شدی تو

همون آدمی که نفس بریدو

تا تهش میومد حالا کم آورده خب

دیگه نمی کنه طرفداری تو

من حرص میخوردم که با همه گرم نگیر

تو کشتی دلی که پیر شد و جوون مرد

هر چی دوست داری داد بزن اربده بکش

که از همه بیشتره دردای دلت

اون که میخنده باز جای همه کم نمیاره

حالا گوش بده یکم به حرفای دلش

ببین حرف زیاده جاش اینجا نبود

عکسای تو هم کاش اینجا نبود

که شمارتو بگیرمو قطع کنم همش

اینقد عوض شدی که منم سرد شدم ازت

راستی با اون چطوری هنوز دلتو نزده

خوبه اخلاقش لم تو بلده؟؟

که صبح به صبح بیاد و نازتو بکشه

در گوشت واسه تو بگه شعر

تو هم نگاش بکنی بگی چه روز خوبیه

ببین بغض من هوای دوریه

چیزی نگو میدونم واسه تو کم بود

هر کی نسبت خواست بگو دوست معمولی

بگو جَلد چشامه آویزون منه

بزار بیدار شم آره آرزومه همه

عین خواب باشه اصلا نمیره تو مخم

همش تو فاز قرصم اینم حال و روز منه

یه جوری خوردم زمین که بلند نمیشم

دارم دوستامو شکنجه میدم

من به هرکی میگم میره میگه خل شده

واسه همینه که به تهش رسیدم

به جون مادرم بحث این حرفا نبود

همش تهدید می کرد که میرم با همون

من دردمو نوشتم چیزی نفهمید

تو اون اس ام اس هایی که باز کرد و نخوند

میری برو بدون اینجا مهران مرده

الان کنار اون خوابت برده

میری برو اینجوری نمیمونه ولی

میرسه یه روزی که دورم پر شه

چشامو بستم میبینی بغض آخره

خوب میفهمم سخته باورش

که دور شم از تو بزار حرفمو بگم

عشق این روزا روی تخته آخرش

[ شنبه 2 آذر 1392برچسب:, ] [ 22:11 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]