التماس آخر ...!
هر جور میتونی بمون ، من با تو سازش میکنم
هر بار میگفتم نرو ، این بار خاهش میکنم
با زخم تنهاتر شدن محتاج تسکینم نکن
تنهاتر از من نیستی ، تنهاتر از اینم نکن
با گریه های هر شبم دنبال مرحم نیستم
اینبار بشکن بغضمو فکر غرورم نیستم
کی گفته این خاهش منو تو چشم تو کم میکنه؟؟
این التماس آخرم خیلی بزرگم میکنه ...
باور نکن راضی بشم چون دوستت دارم بری
انقد درارو وا نکن ، منکه نمیذارم بری
یک عمر من پرپر زدم چون درد دوری کم نبود
اینا ک میگم یک شب از چیزی ک حس کردم نبود ...
فهیمه زنگ بزن ...
نظرات شما عزیزان: