Just to prove....

زنده باد هر کی هنوز یه عاشقه ...

وقتی کسی رو دوس داری

 

 

 وقتی کسی رو دوس داری،از همه دنیا میگذری
تولد دوبارته اسم اونو که میبری
وقتی کسی رو دوس داری میخای بهش تکیه کنی
بگی که محتاجشی و بخاطرش گریه کنی
وقتی کسی رو دوس داری حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که دوس داری عاشقی رو بلد باشه
حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس
وقتی کسی رو دوس داری معنی نداره دیگه ترس
وقتی کسی رو دوس داری بخاطرش میری به جنگ
بخاطرش دروغ میگی ،قلبت میشه یه تیکه سنگ
وقتی کسی رو دوس داری دنیا رو از یاد میبری
دارو ندارت رو میدی تا اون رو بدست بیاری
حاضری هر چی دوست نداشت بخاطرش رها کنی (ک نکرد..!!! )
حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی
حاضری هر روز سر اون با آدمها دعوا کنی
غرورت رو بشکنی و باز خودت رو رسوا کنی

[ دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, ] [ 12:8 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


 چیزی نمی تونم بگم ، قراره از من بگذری

 

چیزی نگو می فهممت ، باید از این خونه بری

چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم

تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟

واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟

تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم

کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم

یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه

احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه

تنهاییامو بعد از این ، با قلب کی قسمت کنم؟

 واسه فراموش کردنت ، باید به چی عادت کنم؟
   
تو باید از من رد بشی ، من باید از تو بگذرم

کاری نمی تونم کنم ، باید بیفتی از سرم

بعد از تو باید با خودم ، تنهای تنها سر کنم

یک عمر باید بگذره ، تا امشبو باور کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، تا من فراموشت کنم

تا با یه دریا تو خودم ، خاموش خاموشت کنم

چند سال از امشب بگذره؟ ، با من یکی هم خونه شه

احساس امروزم به تو ، تنها یه شب وارونه شه

چیزی نمی تونم بگم...
[ دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, ] [ 11:31 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


 فلکــــ کور استـــ دلم شوریده در شور استـــ


صدای خنده و آواز میاید ز کوی دلبرمـــ امشبـــ

صدای ساز می آید

دلم بی وقفه میلرزد نمیدانم چرا تنگـــ استـــ و میترسد

قدم لرزان به سوی کوچه می آیمـــ

وبا خود زیر لبـــ آهسته میگویمـــ

خدایا ترس من از چیستـــ ؟

عروس جشن امشبـــ کیستـــ ؟

صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش

صدای شیخ می آید... وکیلمـــ من

جوابـــ ده...وکیلمـــ من

صدای آشنایی بله می گوید

و مردمـــ یکصدا باهم مبارکـــ باد می گویند

خدای من صدای اوستـــ صدای آشنای اوستـــ

دلم در سینه میلرزد

برای مدتی ساکتـــ برای مدتی خاموش

و ناگه نعره امـــ در کوچه میپیچد

مبارکـــ نیستـــ مبارکـــ نیستـــ

نگار من عروس جشن امشبـــ نیستـــ

بگوییدمـــ دروغ استـــ انچه شنیدمـــ دروغ استـــ

انچه فهمیدمـــ دروغ استـــ

ولی افسوس صدای نعره امـــ در ساز میمیرد

و داماد سرخوش از نگارمـــ بوسه میگیرد

فلکـــ کور استـــ زمین و آسمان کور استـــ

خدای من چه کس میگوید این سان ساکتـــ و آرام بنشینی

چه کس میگوید این سان بی تفاوتـــ بر لبـــ این بام بنشینی

اگر مردم نمیدانن تو که نادیده میدانی

همین دختر که امشبـــ بله میگوید عروس ماستـــ

عروسی که امشبـــ ره به سوی هجله می گوید

قسم میخورد عروس ماستـــ

عروس هجله گاه ماستـــ چه شد آن عهد و پیمانش

کجا رفتـــ آن قسمـــ هایش ؟!

به یعنی عهد و پیمان هیچ !

وفا و عشق و ایمان هیچ !

قسمها اشکـــ ها حتی خدا هم هیچ !

عجبـــ دارمـــ چرا یا ربـــ تو خاموشی

چرا در خود نمی جوشی

گمان دارمـــ تو همـــ با نو عروس خویش

گرمی ،عشرتـــ می نوشی

وگرنه کسی این صحنه را میبیند و خاموش میماند

من امشبـــ از خودمـــ از تو از این دنیا که هیچ اعتبارش نیستـــ

بـــــیـــــــزارمـــ

من امشبـــ سختـــ بیمارمـــ

رفیقان باده بردارید و بر بالین این بیمار بگذارید

شما آخر نمیدانید عروسی را به هجله میرانید

که تا دیروز نگارمـــ بود بهارمـــ بود و

در آغوش من قرارمـــ بود

نمیدانمـــ چرا این آسمان امشبـــ نمیبارد

برای گریه کردن یکـــ بهانه لازم استـــ

این هم بهانه پس چه میخواهد

چرا مردم ره ان خانه را با شوق میپویند چرا

در آن خانه بجز نفرتـــ چه میجویند

بمیرند آن کسانی که امشبـــ یکصدا باهم مبارکـــ باد میگویند

به عشق و عاشقی سوگند که امشبـــ را مبارکـــ نیستـــ

فلکـــ کور استـــ دلم بیدار و رنجور استـــ

نگارمـــ شاد و خندان استـــ

درون هجله بوسه باران استـــ

به دامادش بگویید نو عروسش با کسی هم عهد و پیمان استـــ ...
 
 
[ دو شنبه 21 اسفند 1391برچسب:, ] [ 10:57 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


هواتو کردم ....

 

هواتــو کردم امــا تــو نمیدونی چه میفهمی از احساسی
که قدرشو نمیدونی
هواتــو کردم
هواتــو کردم
.
کدوم احساسو کم کردم؟!. کدوم حسرت زیادی شد؟!
کدوم حرفم جوابش این عذابی که تــو دادی شد؟!
هواتــو کردم امــا تــو نمیدونی چه میفهمی از احساسی
که قدرشو نمیدونی…
هواتــو کردم
هواتــو کردم
.
بگو چرا طاقت نیاوردی؟! … چرا چیزی نپرسیدی؟!
چرا دیوونگی کردی؟! … چر
ا از من نترسیدی؟!
چرا حتی نفهمیدی که ما بی عشق کم میشیم
که وقتی عشق کم میشه اسیر آه هم میشیم
.
هواتــو کردم امــا تــو نمیدونی چه میفهمی از احساسی
که قدرش و نمیدونی
هواتــو کردم
هواتــو کردم....

 

[ یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:, ] [ 17:18 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


خــــــــــراب ...

 

همش غم بود ، میدونم

ولی من عاشقش بودم ....

میگید کم بود ، میدونم ...

ولی من عاشقش بودم ....

میگفتین با یکی دیگه س ...

چشاتو یکمی وا کن ...

میدونم ، میـــــــــــــــــــدونم....

ولی من عاشقش بودم ....

آخه وختی ک میخندید..

دلم ب خنده هاش خوش بود ....

ب من هم زندگی میداد ...

هم اونکه منو میکشت بود ...

اون منو نمیدید اما ...

من خراب دیدنش بودم ...

اون مست شراب بود اما ...

من مست بوی تنش بودم ...

باهام بد بود ، میدونم ...

باهام بد کرد ، میدونم ..

تمام عمر من انگار ...

محو ندیدنش بودم ...

 

[ شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, ] [ 22:29 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


چـــــــــرااااااااا ...؟!؟!؟!!؟؟

 وقتی روزای رفته تورو یادم میاره
حس می کنم می لرزه دل واسه تو دوباره


کاشکی دلم می فهمید گذشته ها گذشته
اون که دلم می خواستش خیلی وقته رفته 


خاطره های رفته باز میاد به یادم
نمی تونم بگذرم از تو آخه دل به تو دادم


شاید یه بار ببینمت تورو دوباره
آخه کجایی دل دیگه طاقت نداره

حیف از اون روزایی که رفت و باز
حس کردم كه تو هم میدی جلا


به همه اون گرد و غباری که مونده روی دلم
آخه با چه زبون حرفامو به بقیه بگم


تو که بودی یه روزی همه ی تار و پودم
حالا لعنت میکنم از با تو بودن

آخه یادشه روزی که دل مارو ربود
قسمش دادم و گفتم تورو به تار موت


تا آخرش دیگه تو هم با ما بمون
نذار خاطرات بینمون یه روز بشه حروم


اونم قبول کرد فقط با یک اشاره
پس خودت بگو حالا چرا حالم خرابه


چرا روز و شبم شده مثل کابوس مرگ
چرا باید بکشم من عذاب و درد


چرا این همه دارم سوالای بی جواب
که گذاشتی واسه من توی بی مرام


وقتی رفتی من اینجا تنها موندم
از زندگی جا مونم ، دوباره برگرد ...
فکر می کردی جدا شدن آسونه
ببین دلم داغونه ، دوباره برگرد ...


هی بی معرفت واسه دیدار بعد
بگو ببینم کی بود که به دلش بی راهه زد


مگه تو نبودی می گفتی عشق داره جاذبه
پس چی شد ؟ حالا این همه فاصله حاصلش ؟
شده اون همه خاطره باطله ؟


آخه تو که منو نمی خواستی پس چرا
نگفتی دروغه همه ی اون قصه ها ؟


حالا منم و یه دل داغون پر درد
که شدم مثل دیوونه های دوره گرد

آخه نکشیدی نمی دونی چه دردی داره
وقتی میبینی که عشقت از تو بیزاره


فقط میخواسته قلبتو بشکنه بره
تا که بکنی از زمین و زمان دیگه گله


بگو روزگار آخه چرا اینقدر بدی؟
چرا کردی همه خوشیاتو ازم دریغ؟

چه طلفک دلم که ساده بود و خواب
روی صورت عشقمم نقاب


ای خدا چرا قصه های ما شده عاقبت
مثل برگ و باد ...


نگو تو بر نمیگردی ، بی تو تنها شدم تنها
آره هستم من به یادت همه روزا همه شبها


نگو برگشتن محاله انتظار من خیاله
نگو قسمت من نبودی ته فنجون توی فاله


برگرد ... تو بمون ، عشق رو از چشام بخون
به خدا می میرم ببینمت با دیگرون ...



[ شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, ] [ 18:28 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


من خستم .....

توضیحات در ادامه مطلب ...!!


 

من خستم بی کس و تنهام 
کسی رو ندارم که بگیره دستام 
وقتی شناختم چپ وراست دستام 
عزیز ترین کسم رفت از دستام 

یکی رو میخوام که باشه وصل بام 
یکی ک نباشه بدل باشه اصل بام 
یکی که بمونه تو همه ی فصل بام 
یکی که بمونه حتی وقت یأس بام 


من اسبم و تویی سوار من 
من فریادم و تویی هوار من 
من مهرانم و تویی نوار من 
من همسایه و تو همجوار من 
به یاد پدرم افتادم بذا ببارم من 
بذا بخونم حیرونم هی تو نگار من 
یک بغضه که میترکونه صدای من 
ولی به همه میرسونه ندای من 
میخوام یکی باشه این آرزو فقط کاشه 
توی دل من اسم تو بود که نفس باشه 
آره با شعر من تو با دل من 
بازی نکن پ خودتو بدون قابل من 
اگه بدونی چی کشیدم تا به اینجا رسیدم 
با دیدن تو فهمیدم تویی تنها امیدم 
تو خونه مینشینم دو خطی می نویسم 
به خودم میام می بینم که داشتم میگریستم 
بگرد که گر پدر ببر به قبر 
گریه کن مث ابر 
خدایا بده صبر 


من خستم بی کس و تنهام 
کسی رو ندارم که بگیره دستام 
وقتی شناختم چپ وراست دستام 
عزیز ترین کسم رفت از دستام 
یکی رو میخوام که باشه بس بام 
یکی ک نباشه بدل باشه اصل بام 
یکی که بمونه تو همه ی فصل بام 
یکی که بمونه حتی وقت یأس بام 

من سرشار از مشکلاتم 
رفیق میگفت باهاتم ولی پشت پا زد 
به من زد مشت آخر 
هر کی منو میدید می گفت که خوش بحالم 
ولی از توی کالبد نمیشه دیدن نالم 
نمی تونستن ببینن که شکسته بالم 
رفیق حرفایی رو به من گفت که ماتم 
میگفتم تف به ذاتم 
خدایا چقد سادم 
این همه کمکو حالا نرسیدن به دادم 
ولی زندگی بی اعتماد به درد من نمیخوره 
چرا روی زمین یه امین مث دره 
این همه ایرانی پ همه زخم خورده 
بابا به خدا چاقو دسته ی خود رو نمی بره 
میخوام ازت کنم تقاضای جواب 
می تونم که روی تو کنم حساب 
من سنگ صبور میخوام 
هیچ خرده برده ای نیست 
نه رو قبری گریه کنم که توی اون مرده ای نیست 


من خستم بی کس و تنهام 
کسی رو ندارم که بگیره دستام 
وقتی شناختم چپ وراست دستام 
عزیز ترین کسم رفت از دستام 
یکی رو میخوام که باشه بس بام 
یکی نباشه بدل باشه اصل بام 
یکی که بمونه تو همه ی فصل بام 
یکی که بمونه حتی وقت یأس بام

 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, ] [ 20:12 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


نیمه دوم سیب ....

 

 

 

 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, ] [ 15:19 ] [ کبوتر جــــــــلد ] [ ]


صفحه قبل 1 ... 23 24 25 26 27 ... 32 صفحه بعد